جدول جو
جدول جو

معنی حبیب ابن سعد - جستجوی لغت در جدول جو

حبیب ابن سعد
(حَ)
ابن سعد. صحابی است و از موالی یکی از انصار است و درک غزوۀ بدر کرده است. موسی بن عقبه او را یاد کرده. ابوعمرو شخصی را به نام حبیب بن اسودبن سعد و دیگری حبیب بن اسلم مولای بنی جشم بن خزرج گفته. نمیدانم اینها جدا یا یکی هستند؟ رجوع به الاصابه ج 1 ص 321 و تنقیح المقال ج 1ص 254 و الاستیعاب ج 1 ص 122 و قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ)
ابن معن. پدر او معن شاعر معروف عرب است که دیوان او به سال 1903م. در اروپا چاپ شده است. گویند: معن شتران بسیار داشت و پس حبیب پسر او چندی از آنها بگرفت و با پسر عم خویش فضاله به شام رفت پس حبیب در این سفر بمرد و فضاله بازگشت و معن در این معنی سروده است:
فلاو ابی حبیب مانفاه
من ارض بنی ربیعه من هوان
تا آنجا که:
اعلمه الرمایه کل یوم
فلما اشتد ساعده رمانی.
و در دیوان چاپ اروپا به جای مصرع نخستین چنین است: ’لعمر ابی ربیعه مانفاه’ رجوع به البیان و التبیین ج 3 ص 149 شود
لغت نامه دهخدا
ابن عدی از بنی عمرو بن عوف و محدث است. (تاریخ گزیده ص 223)
لغت نامه دهخدا
(حُ بَ)
ابن سعید. محدث است. نقش محدثان در انتقال دقیق سنت پیامبر اسلام، چنان حیاتی بوده که بسیاری از علوم اسلامی مانند فقه و تفسیر، بر پایه تحقیقات آنان شکل گرفته اند. محدث کسی بود که عمر خود را صرف شنیدن، حفظ کردن، مقایسه و روایت احادیث کرد و در این مسیر، سفرهای طولانی به شهرهای مختلف را به جان می خرید. کتاب هایی چون صحیح بخاری و مسلم، نتیجه تلاش نسل های متعدد از محدثان هستند.
لغت نامه دهخدا
ابن سعد قیسی. ابن عبد ربه گوید: ابوحبتره بن ضحاک کاتب دیوان کوفه بود و او از روزگار عمر بر این کار بود تا زمان عبیدالله زیاد که حبیب بن سعدقیسی را به جای وی نهاد. (العقد الفرید ج 4 ص 248)
لغت نامه دهخدا